Friday, 25 March 2011

روزگاری بود ان روزگاران .

روزگاری داشتیم شیرین ، روزگاری که قدرش را نشناختیم و از دست دادیمش به اسانی . مملکتی بود اباد و پیشتاز یا حداقل در منطقه اسیا اگر اول نبودیم اخر هم نبودیم مثل حالا  . وقتی انسان بین بد و بدتر  ، بدترین را انتخاب میکند بایستی به عقلش شک کرد منظورم سلامتی فکریست  . بین هفت اسمون حداقل ۵ تا ستاره داشتیم  ،درصورتیکه حال  در اسمون هیچ ستاره ای که نداریم هیچی  چندتا هم مقروضیم ! . چگونه و چه اتفاقی افتاد بنظرم بحدی سرعتش زیاد بود که از اونور بوم افتادیم پایین و پایینتر ، اونم با مغز  چون اگر مغز داشتیم وقتیکه گفت غلط کردم و صدای انقلاب تان را شنیدم  ، گوش میکردیم  ، خب گفتم که بد که نه بدترین را انتخاب کردیم .  حالا در تمام خاورمیانه صدای انقلاب میاد ان هم صدایی بوسعت صدای ازادیخواهی  بعضی ها گوش میدهند و قبول میکنند که کشورشان ازاد و ارام باشد و بعضی ها وقعی نمیگذارند و بسوی راهی میروند که شاید  ، شاید سرانجامی چون ما داشته باشند که نصیب گرگ هم نشود . این دفه مواظب باشیم و گول نخوریم  ،وقتی که ازاد ورها شدیم خوشی زیر دلمون نزنه . بالاخره ادم عاقل یکبار از یک سوراخ گزیده میشود .